۱۳۹۵ اردیبهشت ۱۵, چهارشنبه

آيا چيزي به عنوان "زندگي پس از مرگ" وجود دارد؟




جواب: کتابمقدس مي فرمايد: "انسان که از زن زائيده مي شود، قليل الايّام و پر از زحمات است. مثل
گل مي رويد و بريده مي شود، و مثل سايه مي گريزد و نمي ماند.... اگر مَرد بميرد، بار ديگر زنده شود؟"  ايوب 1:14 - 2 ، 14


به مانند ايوب، اين سؤال تقريباً ذهن همه ما را به خود مشغول کرده است . واقعاً پس از مرگ چه
اتفاقي مي افتد؟ آيا به همين سادگي از بين خواهيم رفت و ديگر وجود نخواهيم داشت؟ آيا پس از مَرگ
به زمين خواهيم برگشت تا به اهداف شخصي عالي تري برسيم؟ آيا پس از مَرگ، همه به يک جا مي
روند و يا اينکه افراد مختلف به مکان هاي متفاوت منتقل خواهند شد؟ آيا واقعاً چيزي به نام بهشت و
جهنم وجود دارد، و يا اينکه همه اين ها توهّمات ذهني هستند؟

کتابمقدس نه فقط حيات پس از مرگ را تأئيد مي کند، بلکه آن را جاوداني و بسيار پر جلال توصيف
مي نمايد: "بلکه چنانکه مکتوب است: "چيزهائي را که چشمي نديد و گوشي نشنيد و به خاطر انساني
خطور نکرد، يعني آنچه خدا براي دوستداران خود مُهيّا کرده است" (اول قرنتيان 9:2). عيسي مسيح،
خداي مُجَسّم، به اين جهان خاکي آمد تا حيات جاوداني را همچون يک هديه به انسان ببخشد. "و حال
آنکه به سبب تقصيرهاي ما مجروح و به سبب گناهان ما کوفته گرديد، و تأديب سلامتي ما بر وي آمد و از زخمهاي او ما شفا يافتيم"  اشعيا 5:53،
 

عيسي مسيح، با فدا کردن جان خود، مجازاتي را که ما لايق آن بوديم بر خود گرفت. او پس از سه
روز، با قيام روحاني و جسماني خويش از قبر، پيروزي خود را بر مرگ ثابت نمود. پس از قيام از
مردگان، عيسي مسيح مدت 40 روز بر زمين ماند، و قبل از صعود به بهشت ابدي توسط هزاران نفر
ديده شد. روميان 25:4 مي گويد: "که به سبب گناهان ما تسليم گرديد و به سبب عادل شدن مابرخيزانيده شد


قيام مسيح از مرگ واقعه اي است که براي اثبات سَنديّت آن مدارک زيادي موجود مي باشند. پولس
رسول از افراد محتلف دعوت نمود تا با استفاده از شهود عيني، اعتبار اين واقعه را مورد پرسش
قرار دهند. ولي هيچکس نتوانست صِحّت قيام مسيح را ردّ کند. بر مبناي قيام مسيح، که اساس ايمان
مسيحي است، ما نيز از مردگان خواهيم برخاست

برخي از مسيحيان اوليه به اين حقيقت ايمان نداشتند. پولس آنها را بدينصورت نصيحت مي کند:
ليکن اگر به مسيح وعظ مي شود که از مُردگان برخاست، چونست که بعضي از شما مي گويند که
قيامت مُردگان نيست؟ اما اگر مُردگان را قيامت نيست، مسيح نيز برنخاسته است" (اول قرنتيان
12:15 ـ 13

مسيح نوبر کساني است که به جهت زندگي آينده خواهند برخاست. آدم، او که همه ما از نسل وي مي
باشيم، گناه کرد. گناه او مرگ جسمي را براي همه آدميان به ارمغان آورد. اما همه آناني که توسط
ايمان به مسيح به فرزندخواندگي در خانواده الهي خوانده شده اند، وارث زندگي جديد خواهند شد. (اول
قرنتيان 20:15ـ22) همچنانکه خدا بدن مسيح را از مُردگان برخيزانيد، بدن هاي ما نيز به هنگام
بازگشت مسيح از قبر خواهند برخاست. (اول قرنتيان 14:6

بايد توجه داشت که اگر چه در نهايت همه ما برخيزانيده خواهيم شد، ولي همه به بهشت نخواهند
رفت. آنچه تعئين مي کند شما پس از مرگ به بهشت خواهيد رفت و يا به جهنم، انتخابي است که حين
حيات خود بر زمين اتخاذ مي کنيد. کتابمقدس مي گويد: "و چنانکه مردم را يک بار مُردن و بعد از آن
جزا يافتن مُقرّر است" (عبرانيان 27:9). آناني که عادل کرده شده اند به آسمان خواهند رفت تا وارد
حيات ابدي شوند. اما هم? بي ايمانان، براي مجازات ابدي به جهنم فرستاده خواهند شد. (متي 46:25

جهنم نيز، مانند بهشت، يک توهّم و يا تجسم صِرف نيست؛ بلکه مکاني است واقعي. آنجا جائي است
که اشخاص غير عادل (بي ايمان) خشم و غضب ابدي خدا را تجربه خواهند کرد. در جهنم، گناهکاران متحمل شکنج? جسمي و عذاب روحي و رواني خواهند بود، و وجدانشان از خجالت، شرم، افسوس، وحقارت رنج خواهد برد
 

جهت توضيح ماهيّت جهنم، کتاب مقدس از اسامي مختلفي استفاده مي کند: هاويه که چاهي است بي
انتها (لوقا 31:8 ؛ مکاشفه 1:9)، و درياچه آتش که ساکنان آن شب و روز در آتش آن عذاب مي
کشند (مکاشفه 10:20). در جهنم گريه و فشار دندان خواهد بود. اينها نشاني است از رنجيدگي و
غضب شديد (متي 42:13). آنجا جائي است که "... کِرم ايشان نميرد و آتش خاموشي نيابد" (مرقس
48:9). نکته مهم اين است که هر چند خدا مي فرمايد: "من از مُردن مَرد شرير خوش نيستم. بلکه
(خوش هستم) که شرير از طريق خود بازگشت نموده، زنده ماند" (حزقيال 11:33)، ولي، به زور،
ما را مجبور نمي سازد او را اطاعت کنيم. اگر ما اختيار مي کنيم که او را رد نمائيم، او آنچه را ما
طلبيديم به ما مي دهد. و آن، چيزي نيست جز دوري ابدي از خدا

زندگي زميني ما يک امتحان است؛ و در واقع تعئين کننده و تدارک بيننده آينده ابدي ماست. براي
ايمانداران، اين آينده عبارت است از زندگي ابدي در حضور خدا. پس سؤال مهم اين است: "من
چگونه مي توانم يک ايماندار محسوب شوم تا اين حيات ابدي را دريافت کنم؟" در پاسخ بايد گفت که
فقط يک راه وجود دارد؛ و آن ايمان و اعتماد به عيسي مسيح، پسر خداست. عيسي فرمود: "... من
قيامت و حيات هستم. هر که به من ايمان آورد، اگر مُرده باشد، زنده گردد. و هر که زنده بُوَد و به
من ايمان آورد، تا به ابد نخواهد مُرد...." (يوحنا 25:11ـ2

حيات ابدي، به عنوان يک هديه، در دسترس همه مي باشد. اما تنها کساني قادر به دريافت آن هستند
که خويشتن و اميال دنيوي خود را انکار کرده، و خود را همچون قرباني به خدا تسليم کنند. "آنکه به
پسر ايمان آورده باشد، حيات جاوداني دارد و آنکه به پسر ايمان نياورد حيات را نخواهد ديد، بلکه
غضب خدا بر او مي ماند." (يوحنا 36:3). فرصت توبه به هيچکس پس از مَرگ داده نخواهد شد.
فرصت ما پس از مَرگ، تنها براي روياروئي با خداست. او ما را دعوت مي کند تا امروز با محبت و
ايمان بسوي او آئيم. اگر ما ايمان آوريم که مرگ عيسي مسيح جريمه طغيان گناه آلود ما را پرداخت
نمود، نه فقط صاحب يک زندگي بامعني و پربرکت بر روي زمين خواهيم شد، بلکه حيات جاوداني در
حضور مسيح نيز براي ما تضمين مي شود

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر